کج نظر (کَ نَ ظَ) آنکه نظرش کج باشد. کج بین. بدنگاه. (ناظم الاطباء) ، حسود و رشکین و بدخواه. (ناظم الاطباء) ادامه... آنکه نظرش کج باشد. کج بین. بدنگاه. (ناظم الاطباء) ، حسود و رشکین و بدخواه. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
کج نظر احول، کج بین، کج چشم، کژبین، لوچ ادامه... احول، کج بین، کج چشم، کژبین، لوچ فرهنگ واژه مترادف متضاد